آخرین پست 90
هفته گذشته خیلی هفته شلوغی بود و انقدر بدو بدو کردیم که نفهمیدیم چطوری هفته تموم شد.شب چهارشنبه سوری هم رفتیم خونه مامان اینا. توی کوچه شون یه آتیش بزرگ بود و موزیک و کلی آدم/ مهدی جون پایا رو برد نزدیک آتیش ولی انقدر از در و دیوار بمب میبارید که بچم ترسیدو شروع به جیغ زدن کرد ما هم از خیر آتیش گذشتیم و رفتیم خونه .آخر شب موقع برگشتن توی خلوتی خیابونا یه آتیش کوچولو پیدا کردیم و از روش پریدیم که اولین چهارشنبه سوری پایا هم مراسمش کامل انجام بشه. چهارشنبه شب عمه سپیده و عمو آرمان از شمال اومدن و قرار شد که روز یکشنبه با هم بریم شمال. پسر گل مامان هر روز شیرین تر میشه و هر روز مامانشو عاشق تر میکنه .عزیز دلم کاملا اجتماعیه و با غریبه ...
نویسنده :
پگاه
12:57